• 1400/08/22 - 06:30
  • - تعداد بازدید: 2
  • - تعداد بازدیدکننده: 2
  • زمان مطالعه : 14 دقیقه
  • /ZX7Vo

با اين روش از بحران‌هاي دوران کرونا عبور کنيم | مشق اميد

با اين روش از بحران‌هاي دوران کرونا عبور کنيم | مشق اميد


کرونا جهان را غمگين کرد. تاکنون بيش از ? ميليون نفر  جانشان را از دست داده‌ و حدود ??? ميليون نفر هم مبتلا شده‌اند. آمارها همچنان صعودي است. با اين که بيش از ? ميليارد دوز واکسن در دنيا، تزريق شده، اما آينده پاندمي، مبهم است. جهان در تلاش براي غلبه بر کروناست، مردم اما خسته از رعايت پروتکل‌هاي بهداشتي و تغيير در سبک زندگي، از آينده هراس دارند. حدود ? سال از عمرشان را در پاندمي گذرانده‌اند، سفرهايشان محدود شده، اشتغال‌شان تحت تاثير شيوع، گرفتار بحران شده، روابط عاطفي و اجتماعي دستخوش تغيير شده است. زندگي در دوران کرونا، روي موج ديگري قرار گرفته که نتيجه آن کمرنگ شدن احساس شادي و اميد به آينده است. آمارهاي رسمي در ايران حکايت از جان باختن بيش از ??? هزار نفر در ?? ماه گذشته دارد، همه اينها در شرايطي است که از اواخر سال گذشته تاکنون، بالاي ?? ميليون دوز واکسن تزريق شده و پاندمي همچنان ادامه دارد. تاريخ پايان پاندمي، بازگشت مردم به زندگي عادي در دنيايي بدون ويروس کرونا، حالا تبديل به رويايي دست نيافتني شده است؛ وضعيتي که روزنه اميد را در گروه‌هاي بزرگي کور کرده است. افسردگي، اضطراب، استرس و بلاتکليفي تنها بخشي از وضعيتي است که مردم در مواجهه با بحران‌هاي طولاني تجربه مي‌کنند.حالا روانشناسان و روانپزشکان، به مردم توصيه مي‌کنند تا با تمرکز   بر جنبه‌هاي ديگر زندگي، اميد را در زندگي‌شان تزريق کنند.
 شرايط سخت را بپذيريم
اميرحسين جلالي ندوشن، روانپزشک و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران به چگونگي مواجهه افراد با مشکلات اشاره مي‌کند و به همشهري مي‌گويد:«براي اينکه براي هر وضعيتي راه‌حلي داشته باشيم، ابتدا بايد بتوانيم مسئله را به اندازه کافي درک کنيم و از آن تعريف درستي داشته باشيم. بايد توجه کرد که پيچيده‌تر کردن بيش از اندازه هر مسئله‌اي تنها ما را در يافتن راه‌حل مناسب ناتوان مي‌کند».
به‌گفته جلالي، قرار گرفتن در شرايط کرونا، موضوع بغرنجي است که نبايد آن را انکار کرد؛«در اين شرايط بهترين کار اين است که وضعيت را همانگونه که هست بپذيريم و سعي کنيم براي خروج از وضعيت سخت، به فکر راه‌حل باشيم. بخشي از مشکلات به‌دليل نداشتن درک دقيق از شرايطي است که مي‌خواهيم براي آن راه‌حلي بيابيم، در نتيجه بايد بدانيم قرار نيست ما با امکانات شخصي و در وضعيتي مانند کرونا که به جنبه‌ها و زمينه‌هاي اجتماعي و اقتصادي زيادي بستگي دارد، تأثير معناداري بگذاريم.»
جلالي مي‌گويد پاندمي کرونا به همه نشان داد ممکن است شرايطي پيش بيايد که حتي مقابله با آن در توان دولت‌ها و اقتصادهاي بزرگ جهان نباشد، به‌گونه‌اي که ناچار به استفاده از روش‌هايي مثل قرنطينه شوند؛ موضوعي که سال‌هاست فراموش شده. يا از فاصله‌گذاري فيزيکي استفاده شود؛ اتفاقي که تصور مي‌شد هيچ وقت عملي نشود. اين روانپزشک تأکيد مي‌کند که جهان همچنان از موقعيت شيوع کرونا در رنج است و با ادامه‌دار بودن وضعيت، فشار زيادي به جامعه انساني وارد شده. اما در گام اول، همه نياز به پذيرش دارند تا بتوانند مواجهه بهتري با ماجرا داشته باشند. با طولاني شدن روند شيوع کرونا و ادامه‌دار بودن آن حتي با واکسيناسيون گسترده، دايره نااميدي افراد را بزرگ‌تر کرده است و حالا اين روانپزشک به همين موضوع اشاره مي‌کند؛« همه تصور مي‌کردند که پاندمي، زودگذر است اما به مرور زمان، متوجه شديم که پايان مشخصي براي آن وجود ندارد، وضعيت همين است و چاره‌اي جز پذيرفتن نيست، بنابراين بايد به‌خودمان يادآور شويم که هر شرايط دشواري روزي به پايان مي‌رسد، پاندمي کرونا هم روزي تمام مي‌شود، هر چند که اثرات منفي بحران‌ها، طولاني است و آينده تيره‌وتار و نامطمئني رقم مي‌زند. اين شرايط زماني بحراني‌تر مي‌شود که چشم‌اندازي از تغييرات در آينده را هم نمي‌توانيم تصور کنيم.»
به اعتقاد اين روانپزشک، اين موضوع يک چالش شناختي است، افراد بايد با تصوراتشان روبه‌رو شوند. زنده نگه‌داشتن اميد در ميان انبوهي از افکار منفي کار سختي است اما بايد براي به‌دست آوردن آن تلاش کرد. حالا سؤال اينجاست که در اين وضعيت بحران‌زده که نه آينده   شيوع پاندمي، شفاف است و نه افراد براي از سر گرفتن زندگي عادي‌شان، اميدي دارند، اين روانپزشک بر تلاش براي شاد بودن تأکيد مي‌کند. به‌گفته او، انسان براي شاد بودن به عوامل و لوازم زيادي نياز دارد، اما بايد توان به‌دست آوردن شادي آن هم با لوازم کم را داشته باشد. جلالي مي‌گويد:«پاندمي کرونا عادات خواب و خوراک و به‌طور کلي سبک زندگي ما را هم تغيير داد. کرونا به ما نشان داد که تغييرات هر چند ساده در سلامت جسم و روان، چقدر مي‌تواند بر کيفيت زندگي تأثيرگذار باشد. پاندمي ما را با نوعي تحريف شناختي درباره تاريکي و ابهام روبه‌رو کرد. مواجهه و چالش درست با اين مسئله، بسيار مهم است.»
به اعتقاد جلالي، نوع نگاهي که با شيوع کرونا نسبت به آينده ايجاد شده، مي‌تواند باعث غفلت ما از خود شود و در نهايت بر سلامت‌مان تأثير گذارد. در اين ميان محدوديت در برقراري روابط اجتماعي به اين موضوع دامن زده است. او ادامه مي‌دهد:« هر فرد با توجه به امکاناتي که دارد بايد با رعايت نکات ايمني و پيشگيري از بيماري که همه با آن آشنايي دارند، روابط اجتماعي را احيا کند.  استفاده از فضاي مجازي براي برقراري ارتباط، جايگزين کوتاه‌مدتي بود، چرا که هيچ‌چيز نمي‌تواند جايگزين ارتباط حضوري افراد باشد. گفت‌وگوي افراد، مي‌تواند کمک زيادي به فقدان روابط اجتماعي کند.» جلالي توضيح بيشتري درباره اهميت ارتباطات اجتماعي مي‌دهد. 
به‌گفته او، تأثير مهمي که ارتباطات ميان فردي مي‌تواند داشته باشد، برخورداري از احساس تعلق است؛«وقتي ما در کنار گروهي از دوستان يا اعضاي خانواده هستيم، احساس تعلق و قرار گرفتن در يک گروه در ما ايجاد مي‌شود، بنابراين تداوم يا احياي روابط اجتماعي با درنظر گرفتن تمام محدوديت‌ها و همچنين در فضاي مجازي با درنظر گرفتن آداب آن مي‌تواند احساس بهتري در افراد ايجاد کند. البته روابط مجازي نبايد محدود به ارسال پيامک يا فايل‌هاي صوتي باشد، مهم ديدار افراد، شنيدن صداي يکديگر و باخبر شدن از حال آنهاست. اينها ازجمله مواردي‌اند که مي‌توان به‌طور فردي رعايت‌شان کرد. ساير موارد هم به بازگشايي و جان گرفتن جامعه مربوط مي‌شود.»
محدوديت‌هاي کرونايي يک‌به‌يک در حال کمرنگ شدن است؛ اين موضوعي است که متخصصان نظام سلامت را نگران کرده. چرا که ارتباطات نزديک افراد و تجمع آنها در مکان‌هاي سربسته مي‌تواند منجر به بيدار شدن هيولاي کرونا شود، با اين حال جلالي تأکيد مي‌کند که اگر بازگشايي‌ها منجر به نتايج منفي نشود و شرايط بيماري را وخيم‌تر نکند، مي‌تواند در کمرنگ شدن ترس مردم از مواجهه با يکديگر تأثير داشته باشد؛«نمي‌توان منکر ترس شد، به هر حال جامعه در نوعي هراس از ابتلا و شيوع، به سر مي‌برد که در مقاطع مختلف با توجه به وقوع پيک‌ها، کم و زياد مي‌شود، به همين دليل بايد اجازه داد بخشي از اين ترس تجربه شود. همچنين پوشش بالاتر واکسيناسيون در تمام کشور قطعا ايمني بازگشايي‌ها را افزايش مي‌دهد.»  
جلالي مي‌گويد تنها کاري که در شرايط بحران مي‌توان انجام داد، کاهش آسيب است؛«هر کس مي‌تواند به‌خودش کمک کند اما ميزان و اندازه آن بسيار محدود است بنابراين لازم است بسياري از اقدامات در سطح جامعه انجام شود، مثلا هم‌اکنون شهرداري تهران درنظر دارد با همکاري وزارت بهداشت براي بازتواني روان‌شناختي در پاندمي، امکانات شهري را در اختيار اين وزارتخانه قرار دهد؛ امکاناتي مانند سراي محلات و... از آن طرف هم مشاوران وزارت بهداشت با برگزاري جلسه‌هاي گروهي، اين فرصت را به افراد بدهند تا با طرح مشکلات خود در اين جلسه‌هاي گروهي و مشاوره تا حدودي نگراني‌ها و تنش‌هايشان را مهار کنند.» او تأکيد مي‌کند که بايد در سطح جامعه مجموعه اقداماتي انجام شود تا افراد از حالت انزوا و تنهايي‌شان خارج شوند، البته با رعايت پروتکل‌هاي بهداشتي و کمترين ضرر.
 تمرکز بر داشته‌ها و توانايي‌ها
عباس جواهري، روانشناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران و درباره نحوه مواجهه با مشکلات در دوران کرونا يا بحران‌هاي ديگر به همشهري مي‌گويد: «اضطراب مواجهه با کرونا و به‌ويژه حواشي آن غيرقابل‌انکار است، بنابراين بهترين راهکار در مواجهه با چنين شرايطي تمرکز بر داشته‌هاي فردي است. توجه داشته باشيم هر فرد با هر شرايطي، توانايي‌هايي دارد که مي‌تواند با تمرکز بر آنها، حال بهتري پيدا کند.» به گفته او يکي از مسائلي که منجر مي‌شود تا افراد کمتر احساس خوشحالي و شادماني کنند، حسرت‌خوردن براي ازدست‌دادن برخي توانايي‌ها يا شرايطي است که حتي قبل از اينکه از دست‌شان بدهند، از داشتنشان احساس رضايت و شادي نمي‌کردند. مردم اغلب قدر داشته‌هايشان را نمي‌دانند و بر آنها تمرکز نمي‌کنند.
جواهري مي‌گويد که در روانشناسي، مفهومي به نام تمرکز و وسعت‌بخشيدن بر مشکلات وجود دارد، به اين معنا که گاهي افراد تنها يک مشکل خود را در تمام عرصه‌هاي زندگي بسط مي‌دهند و در تمام طول روز بر آن متمرکز مي‌شوند. قرار نيست مشکلي مانند کرونا کوچک شمرده شود، موضوع به اندازه کافي بزرگ است. نکته اما اينجاست که بايد هر مشکلي را در حد و اندازه آن ديد و در همان محدوده هم براي از ميان برداشتنش، اقدام کرد.  اين روانشناس تأکيد مي‌کند که مردم نبايد در سبد مشغوليت‌هاي ذهنشان، تنها مشکلات را قرار دهند: «همه ما از قبل از کرونا تاکنون، در کنار مشکلاتي که در زندگي داريم، قابليت‌ها و ظرفيت‌هاي زيادي هم داريم که گاهي تمام آنها را ناديده مي‌گيريم.»
به اعتقاد جواهري، در دوران شيوع کرونا، بهترين کار اين است که افراد بياموزند، توجه خود را به جاي مشکلات، بر ساير توانمندي‌هايشان قرار دهند: «شايد بسياري از ما برخورداري از سلامت يا داشتن خانواده و دوستان خوب خود را فراموش کرده‌ايم. کرونا بسياري از داشته‌ها و توانايي‌هاي ما را پوشش داد و آنقدر ذهن ما را به‌خود مشغول کرد که ديگر فرصتي براي تمرکز بر داشته‌هاي خود نداريم. بنابراين نمي‌توانيم احساس شادي را مانند قبل تجربه کنيم.» جواهري مي‌گويد با طولاني‌شدن دوران کرونا، علاوه بر داشتن انعطاف براي کنارآمدن با شرايط فعلي، بايد خلاقيتي هم براي انجام کارهايي مانند ديدار دوستان يا رفتن به سفر داشت: «انجام فعاليت‌هاي ساده و لذت‌بردن از آنها در برخورداري از شادماني مؤثر است، اما توجه داشته باشيم هيچ قرص جادويي براي خوب‌شدن حال افراد در شرايط سختي مانند کرونا وجود ندارد. کرونا با سبک زندگي که به افراد تحميل کرد، منجر به ايجاد افسردگي در بسياري از افراد شد، بايد اين واقعيت را پذيرفت.»
 جامعه اميدوار توان مقابله با سختي‌ها را دارد
اردشير گراوند - جامعه‌شناس: اگر شرايط جامعه را در چند سال گذشته نسبت به سال‌هاي قبل از آن بررسي کنيم، متوجه مي‌شويم که چندين اتفاق جدي، منجر به ايجاد تغيير در ساختار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شده و در نهايت تأثيرات زيادي بر روان جامعه گذاشته است. جامعه ما پس از جنگ دچار تغيير و تحول زيادي شد، پس از آن از اواسط دهه ??، جامعه يکباره با بالا رفتن سطح سواد افراد مواجه شد. اين ميزان افزايش سطح تحصيلات، همزمان شد با گرايش زنان به علم‌آموزي و بالا بردن سطح دانش. مجموعه اين اقدامات منجر شد تا جامعه ما از تمرکز بر حوزه کشاورزي به حوزه صنعت و خدمات تغيير جهش پيدا کند. در اين ميان اما اتفاق ديگري افتاد، بخش صنعت ما هم نتوانست نيروهاي باسواد استخدام کند؛ به همين دليل، بخش بزرگي از آن گروه تحصيلکرده، بيکار ماندند و نرخ بيکاري در کشور بالا رفت. چنين مشکلي، وقتي با افزايش تورم فزاينده و کاهش ارزش پول پيوند مي‌خورد، جامعه را به‌سوي ناامني رواني پيش مي‌برد.  چنين چشم‌اندازي به‌ويژه در ميان جوانان، آنها را بلاتکليف کرده است، جامعه در گيرودار آسيب‌هاي فراواني بود که کرونا شايع شد. کرونا تنها يک ويروس نبود؛ مجموعه آسيب‌هايي بود که جامعه را به سمت ناشادتر بودن برد.
قبل از آن هم ما از نظر فرهنگي و هنري و زمينه‌سازي براي ايجاد اميد و شادي در کشور، توسعه پيدا نکرده‌ بوديم و همين مسئله سبب شد تا بعد از شيوع، تمام آسيب‌هاي قبلي با شدت بيشتري خودنمايي کند. کرونا منجر به شکل‌گيري مشکلات زيادي در نظام سلامت شده است، در کنار آن ابهامات زيادي هم براي مردم در زمينه‌هاي مختلف ايجاد کرده است. آنچه امروز شاهد هستيم اين است که تمام شاخص‌هايي که در گذشته به‌عنوان عوامل شادي و رضايت از زندگي شناخته مي‌شد، حالا تغيير رنگ داده‌اند. ما ديگر مي‌دانيم که شرايط مالي خوب و برخورداري از يک خانواده متمول، به معناي ايجاد رضايت بيشتر در زندگي و احساس شادي بيشتر نيست، بلکه زماني مي‌توان گفت جامعه‌اي سلامت است که دارايي‌ها با گردش درست، تبديل به فعاليت‌هاي شغلي و توسعه فرهنگي و اجتماعي شود؛ هر چند که بخشي از موانع موجود در جامعه به نوع اداره و مديريت چالش‌ها و برنامه‌ريزي براي حل آنها و مصرف درست هزينه‌ها بستگي دارد، اما به‌طور کلي مي‌توان گفت که براي رسيدن به آرامشي که منجر به احساس شادماني و رضايت افراد مي‌شود، بايد از دارايي‌ها، استعداد و توان افراد به‌درستي استفاده شود. حالا با وجود تمام مشکلات و آسيب‌ها، جامعه براي برون‌رفت از شرايط سخت بايد توجه بيشتري به هنر داشته باشد.
شادماني قوه محرکه‌اي است که مي‌تواند اميد را به جامعه تزريق کند. جامعه اميدوار هم مي‌تواند توان بيشتري براي مقابله با بحران‌هايي مانند کرونا داشته باشد. توجه به هنر از جنبه‌هاي مختلف مي‌تواند زيبايي را به جامعه تزريق کند و شادماني را براي افراد به ارمغان بياورد. براي افزايش سطح اميد در جامعه، مي‌توان از موسيقي، ترانه‌هاي اميدبخش، شعر و ادبيات، بهره گرفت. توجه داشته باشيم رنج عامل مهمي در ناشاد بودن افراد جامعه است، اما مي‌توان ميزان آن را کم يا مديريت کرد؛ همانگونه که شادماني و اميد در دورترين جوامع محروم آفريقا بسيار بيشتر از بعضي کشورهاي پيشرفته اروپايي مانند سوئد و نروژ مشاهده مي‌شود؛ چراکه آن جامعه توانسته در اوج محروميت، خالق شادماني باشد. در اين ميان توجه بيش از حد به اطلاعات و اخبار و همچنين دانش‌اندوزي مي‌تواند باعث ايجاد استرس، اضطراب و ناشادي شود، اما هنر به مجموعه اينها لطافت مي‌دهد. 
البته انتخاب نوع زندگي هم به‌دنبال آموزش درست براي بهره‌بردن از شادماني بسيار مؤثر خواهد بود. مردم ايران افرادي مقاوم، با تاب‌آوري بالا هستند که اين نيز تا حد زيادي با ادبيات، هنر و تاريخ کشور ما مرتبط است؛ به‌گونه‌اي که هم‌اکنون با وجود مشکلات زيادي که دارند همچنان به‌دنبال راه‌هايي براي يافتن شادي هستند. تربيت و پرورش به‌عنوان عوامل مهمي در جامعه شناخته مي‌شوند که در ايجاد احساس اميد و شادي کمک مي‌کنند. در اين وضعيت زنان نقش بسيار زيادي ايفا مي‌کنند، آنها مي‌توانند موجب توسعه‌يافتگي جامعه شوند، معلمان هم مي‌توانند چنين نقشي را داشته باشند، آنها با تربيت افراد، مي‌توانند موجب تغيير در جامعه شوند. در جامعه ما هم براي پيشرفت و برخورداري از چهره شادتر، بايد روي همين بخش تربيتي تمرکز شود. اگر بخواهيم جامعه‌اي شادمان شود، بايد براي هنر و موسيقي آن اعتبار قائل شويم و توجه داشته باشيم جوامعي که به نقش مادر، معلم و هنر توجه مي‌کند، قطعا توسعه مي‌يابد.
با اين روش از بحران‌هاي دوران کرونا عبور کنيم | مشق اميد
منبع : روزنامه همشهري 

  • گروه خبری : اخبار جایگاه
  • کد خبر : 327577
کپی لینک کوتاه:
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار:

مدیر سیستم